رهبری کسب‌ و کار چیست؟ | ویژگی های رهبر موفق

درخواست مشاوره

 رهبری کسب و کار چیست؟ + انواع رهبری کسب و کار

رهبری کسب‌وکار

از یک استارتاپ نوپا تا یک امپراتوری جهانی، یک عنصر ثابت وجود دارد: رهبری قدرتمند. رهبری کسب و کار آن نیروی نامرئی است که چشم انداز را به واقعیت تبدیل می کند، گروهی از افراد را به یک تیم منسجم و باانگیزه بدل می سازد و فرهنگ سازمانی را شکل می دهد. اما امروزه، تعریف رهبری از مرزهای داخلی سازمان فراتر رفته است. یک رهبر بزرگ تنها الهام بخش کارمندانش نیست؛ او معمار اصلی تجربه ای است که مشتریان با یک برند دارند.

در دنیایی که محصولات و خدمات به راحتی قابل کپی برداری هستند، وفاداری مشتریان به بزرگترین مزیت رقابتی تبدیل شده است. این وفاداری دیگر صرفا با یک محصول خوب یا قیمت مناسب به دست نمی آید؛ بلکه از دل اعتمادی عمیق به برند، ارزش های آن و تجربه ای که ارائه می دهد، زاده می شود. و سرچشمه این اعتماد، در فلسفه و عملکرد رهبر سازمان نهفته است. این مقاله، راهنمای جامع شما برای درک ابعاد مختلف رهبری است؛ از مبانی کلاسیک گرفته تا مهارت های پیشرفته ای که به شما کمک می کند نه تنها یک تیم الهام بخش بسازید، بلکه مشتریانی وفادار و همیشگی برای برند خود خلق کنید.

رهبری کسب و کار به زبان ساده

رهبری کسب و کار، هنر و علم تاثیرگذاری بر افراد برای دستیابی مشتاقانه به اهداف مشترک سازمانی است. رهبری یعنی ترسیم یک چشم انداز جذاب از آینده و الهام بخشیدن به دیگران برای تحقق آن. یک رهبر واقعی، مسیر را مشخص می کند (What & Why) و سپس به تیم خود اعتماد و اختیار می دهد تا بهترین راه برای پیمودن آن مسیر را پیدا کنند (How). این فرآیند چیزی فراتر از صدور دستور است؛ رهبری یعنی ایجاد تعهد، برانگیختن اشتیاق و آزادسازی پتانسیل های نهفته در افراد.

چرا رهبری برای رشد هر سازمانی مهم است؟

چرا رهبری برای رشد هر سازمانی مهم است؟

یک سازمان بدون رهبری، مانند یک کشتی بدون سکان است؛ مجموعه ای از قطعات و افراد که با وجود داشتن پتانسیل، بدون جهت مشخصی در دریای متلاطم بازار سرگردان هستند. رهبری به چند دلیل مهم است:

  • تعیین جهت: رهبران چشم انداز و مأموریت سازمان را تعریف می کنند و آن را به یک نقشه راه استراتژیک تبدیل می کنند.
  • ایجاد فرهنگ: رهبران با رفتار و تصمیمات خود، ارزش های اصلی و فرهنگ سازمانی را شکل می دهند. این فرهنگ، تعیین کننده نحوه تعامل کارکنان با یکدیگر و با مشتریان است.
  • مدیریت تغییر: در دنیای پرشتاب امروز، تغییر یک امر اجتناب ناپذیر است. رهبران به سازمان کمک می کنند تا با آغوش باز به استقبال تغییر برود و از آن به عنوان یک فرصت برای رشد استفاده کند.
  • جذب و حفظ استعدادها: افراد بااستعداد به دنبال کار کردن برای مدیران نیستند؛ آن ها به دنبال پیروی از رهبران الهام بخش هستند.

رهبری کسب و کار چیست + 10 ویژگی رهبر کسب‌ و کار

تفاوت مهم مدیر و رهبر در چیست؟

شاید یکی از مهم ترین تمایزها در دنیای کسب و کار، درک تفاوت بین مدیریت و رهبری باشد. هر دو برای موفقیت سازمان ضروری هستند، اما نقش های متفاوتی را ایفا می کنند. پیتر دراکر، نظریه پرداز برجسته مدیریت، این تفاوت را به زیبایی بیان می کند: «مدیریت یعنی درست انجام دادن کارها؛ رهبری یعنی انجام کارهای درست.»

  • مدیر کنترل می کند؛ رهبر الهام می بخشد: مدیران بر فرآیندها، بودجه ها و سیستم ها تمرکز دارند تا از عملکرد صحیح سازمان اطمینان حاصل کنند. رهبران بر روی افراد تمرکز می کنند تا به آن ها انگیزه و الهام ببخشند که فراتر از وظایف تعریف شده خود عمل کنند.
  • مدیر زیردست دارد؛ رهبر پیرو دارد: افراد از مدیران به دلیل جایگاه سازمانی شان اطاعت می کنند. اما از رهبران به دلیل شخصیت، چشم انداز و اعتمادی که ایجاد کرده اند، پیروی می کنند.
  • مدیر وضع موجود را می پذیرد؛ رهبر آن را به چالش می کشد: مدیران به دنبال ثبات و پیش بینی پذیری هستند. رهبران همیشه به دنبال نوآوری، بهبود و به چالش کشیدن وضعیت فعلی برای رسیدن به جایگاهی بهتر هستند.
ادامه مطلب  رهبری تحول آفرین چیست و چه نقشی در کسب و کار دارد؟

یک سازمان موفق به هر دو نیاز دارد: به مدیرانی که موتور سازمان را روان و کارآمد نگه دارند و به رهبرانی که مسیر حرکت قطار سازمان را به سوی مقصدی ارزشمند تعیین کنند.

رهبری کسب و کار چیست؟ تعریف جامع مفهوم رهبری

ویژگی های رهبر موفق

  1. چشم انداز (Vision): توانایی دیدن آینده و ترسیم تصویری واضح و جذاب از آن برای دیگران.
  2. صداقت و شفافیت (Integrity): تعهد به اصول اخلاقی و راستگویی، حتی زمانی که دشوار است. این ویژگی سنگ بنای اعتماد است.
  3. خودآگاهی (Self-Awareness): درک عمیق از نقاط قوت، ضعف ها، احساسات و تاثیر آن ها بر دیگران.
  4. همدلی (Empathy): توانایی درک و به اشتراک گذاشتن احساسات دیگران و دیدن مسائل از دیدگاه آن ها.
  5. قاطعیت (Decisiveness): توانایی تصمیم گیری به موقع و قاطع، حتی با اطلاعات ناقص.
  6. پاسخگویی (Accountability): پذیرش مسئولیت کامل نتایج، چه خوب و چه بد، و سرزنش نکردن دیگران.
  7. ارتباط موثر (Communication): توانایی انتقال ایده ها به صورت شفاف، گوش دادن فعال و ایجاد گفتگوهای سازنده.
  8. ریسک پذیری هوشمندانه (Calculated Risk-Taking): شجاعت خروج از منطقه امن و پذیرش ریسک های حساب شده برای دستیابی به نوآوری و رشد.
  9. تاب آوری (Resilience): توانایی بازگشت قدرتمندانه پس از شکست ها و استفاده از آن ها به عنوان فرصتی برای یادگیری.
  10. توانمندسازی دیگران (Empowerment): اشتیاق برای تفویض اختیار، اعتماد به تیم و کمک به رشد و توسعه اعضای آن.

رهبری کسب و کار باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟

ویژگی هایی که یک رهبر باید از آن دوری کند

  • خودمحوری (Ego-centrism): رهبری که تصمیماتش صرفا در جهت منافع شخصی و تأیید خود باشد، به سرعت اعتماد تیم را از دست می دهد.
  • عدم شفافیت (Lack of Transparency): پنهان کردن اطلاعات مهم یا ارائه تصویر نادرست از واقعیت، فرهنگ بی اعتمادی و شایعه را در سازمان ترویج می دهد.
  • میکرومدیریت (Micromanagement): کنترل بیش از حد جزئیات و عدم تفویض اختیار، خلاقیت و انگیزه تیم را از بین می برد و نشان دهنده عدم اعتماد رهبر است.
  • مقاومت در برابر بازخورد (Resistance to Feedback): رهبری که خود را مصون از اشتباه می داند و به بازخوردهای انتقادی گوش نمی دهد، سازمان را از فرصت های بهبود محروم می کند.
  • سرزنش کردن دیگران (Blaming Others): رهبری که در هنگام شکست به دنبال مقصر می گردد به جای آنکه مسئولیت را بپذیرد، فرهنگ ترس و عدم پاسخگویی را ایجاد می کند.
00:00
00:00
1x
0.5x 0.75x 1x 1.25x 1.5x 1.75x 2x

هنر رهبری در عمل

رهبری در کسب و کاری یک هنر است که در چند گام آن را خلاصه کرده ایم:

گام اول: ایجاد چشم انداز روشن و تقویت فرهنگ سازمانی

اولین وظیفه یک رهبر، پاسخ به این سوال است: «ما به کجا می رویم و چرا؟» چشم انداز باید آنقدر جذاب باشد که افراد حاضر شوند برای رسیدن به آن تلاش کنند. پس از تعریف چشم انداز، رهبر باید آن را به ارزش های قابل لمس و رفتارهای روزمره ترجمه کند. فرهنگ سازمانی، مجموع همین رفتارهاست. اگر ارزش شما «نوآوری» است، آیا رهبر به ایده های جدید پاداش می دهد یا آن ها را سرکوب می کند؟ عمل رهبر، فرهنگ را می سازد.

ادامه مطلب  تفاوت رهبری و مدیریت چیست؟ | تعریف هر یک

گام دوم: هدایت تیم، ایجاد انگیزه و تقسیم هوشمندانه مسئولیت ها

یک رهبر بزرگ، یک ارکستر را رهبری می کند. او هر سازی را نمی نوازد، بلکه با هدایت درست، هماهنگی بی نظیری بین نوازندگان ایجاد می کند. این کار از طریق شناخت نقاط قوت هر یک از اعضای تیم، تخصیص مسئولیت ها بر اساس آن و سپس تفویض اختیار کامل به آن ها انجام می شود. ایجاد انگیزه تنها با پاداش مالی نیست؛ بلکه با دادن استقلال، فرصت رشد و قدردانی از تلاش ها محقق می شود.

مهارت رهبری کسب و کار چیست؟ (9 راهکار تقویتی موثر)

گام سوم: تصمیم گیری قاطع تحت فشار و مدیریت هوشمندانه ریسک

رهبران اغلب مجبورند در شرایط عدم قطعیت و با اطلاعات محدود، تصمیمات بزرگی بگیرند. یک رهبر موثر، بین تحلیل منطقی و شهود خود تعادل برقرار می کند. او داده ها را جمع آوری می کند، با تیم خود مشورت می کند، اما در نهایت با قاطعیت تصمیم می گیرد و مسئولیت کامل آن را بر عهده می گیرد. مدیریت ریسک نیز به معنای ریسک نکردن نیست، بلکه به معنای شناسایی ریسک های احتمالی، ارزیابی آن ها و ایجاد برنامه هایی برای کاهش اثرات منفی آن هاست.

گام چهارم: راهبری موثر تیم در فرآیند تغییرات سازمانی

انسان ها به طور طبیعی در برابر تغییر مقاومت می کنند. نقش رهبر در این فرآیند، مهم است. او باید «چرایی» تغییر را به صورت شفاف توضیح دهد، به نگرانی های تیم با همدلی گوش دهد، آن ها را در فرآیند تصمیم گیری مشارکت دهد و با ایجاد پیروزی های کوچک و سریع، حرکت رو به جلو را تقویت کند. یک رهبر موفق، تغییر را مدیریت نمی کند؛ بلکه آن را رهبری می کند.

چگونه یک رهبر قابل اعتماد و الهام بخش باشیم؟

مهارت های پیشرفته برای رهبران امروزی

رهبران امروزی باید مهارت های زیادی داشته باشند؛ مانند:

نقش هوش هیجانی در تصمیم گیری و ارتباطات

هوش هیجانی (EQ) یکی از مهم ترین مهارت های رهبران مدرن است. این مهارت به رهبر کمک می کند تا احساسات خود و دیگران را درک کرده و مدیریت کند. رهبری با هوش هیجانی بالا می تواند ارتباطات عمیق تری با تیم خود برقرار کند، در مذاکرات موفق تر عمل نماید و در شرایط بحرانی، تصمیمات متعادل تری بگیرد که جنبه های انسانی را نیز در نظر می گیرد.

تفاوت بین مدیریت و رهبری در سازمان ها چیست؟

چگونه رهبری اخلاقی، اعتبار برند شما را می سازد؟

در دنیای امروز، اعتبار یک برند به راحتی به دست نمی آید و به راحتی از بین می رود. رهبری اخلاقی یعنی تعهد به انجام کار درست، حتی زمانی که هیچ کس نگاه نمی کند. وقتی یک رهبر به طور مداوم تصمیمات اخلاقی می گیرد، این رفتار در کل سازمان نهادینه می شود. این امر نه تنها باعث جذب و حفظ کارکنان باکیفیت می شود، بلکه اعتماد مشتریان را نیز جلب می کند؛ مشتریانی که به طور فزاینده ای ترجیح می دهند از برندهایی خرید کنند که ارزش هایشان با ارزش های خودشان همسو باشد.

چطور رهبران موفق تعادل بین کار و زندگی شخصی را حفظ می کنند؟

هنر حفظ تعادل بین کار و زندگی شخصی برای رهبران

فرسودگی شغلی، دشمن خلاقیت و الهام بخشی است. رهبری که دائما خسته و پراسترس است، نمی تواند تیم خود را به خوبی هدایت کند. رهبران موفق امروزی می دانند که مراقبت از خود، یک امر خودخواهانه نیست، بلکه یک مسئولیت حرفه ای است. آن ها با تعیین مرزهای مشخص، اختصاص زمان به خانواده و علایق شخصی و تشویق تیم خود به انجام همین کار، الگوی یک زندگی متعادل را به نمایش می گذارند و فرهنگی سالم و پایدار ایجاد می کنند.

ادامه مطلب  انواع سبک های رهبری (کدام سبک مناسب کسب و کار من است؟)

تاثیر سبک رهبری بر وفاداری مشتریان

چگونه رهبری شما وفاداری مشتریان را تضمین می کند؟

این بخش، وجه تمایز رهبران خوب از رهبران بزرگ در دنیای امروز است. تاثیر رهبری شما بسیار فراتر از دیوارهای دفترتان امتداد می یابد و مستقیما بر تجربه و وفاداری مشتریان شما اثر می گذارد.

ایجاد تجربه مشتری مثبت از درون سازمان

یک قانون طلایی در کسب و کار وجود دارد: کارکنان شما با مشتریان همان گونه رفتار خواهند کرد که شما با آن ها رفتار می کنید. تجربه مشتری (CX) آینه ای از تجربه کارمندان (EX) است. رهبری که یک فرهنگ داخلی مبتنی بر احترام، اعتماد، قدردانی و توانمندسازی ایجاد می کند، کارمندانی خواهد داشت که باانگیزه، خوشحال و متعهد هستند. این کارمندان به طور طبیعی این انرژی مثبت را به مشتریان منتقل می کنند و خدماتی استثنایی ارائه می دهند که فراتر از انتظار است.

رهبری بر اساس ارزش های انسانی

نقش اعتمادسازی رهبر در حفظ و تثبیت مشتریان

وفاداری مشتری بر پایه اعتماد بنا شده است. این اعتماد زمانی شکل می گیرد که یک برند به وعده های خود عمل کند. شخصیت و عملکرد رهبر، تضمین کننده این وعده هاست. رهبری که با شفافیت ارتباط برقرار می کند، به اشتباهات خود اعتراف می کند و همیشه منافع مشتری را در اولویت قرار می دهد، برندی قابل اعتماد می سازد. مشتریان به چنین برندی نه تنها وفادار می مانند، بلکه به سفیران و مبلغان آن تبدیل می شوند.

تصمیم گیری های پایدار و مبتنی بر ارزش های انسانی

مشتریان امروزی آگاه تر از همیشه هستند. آن ها نه تنها به «چه چیزی» می خرید، بلکه به «چگونه» و «از چه کسی» می خرید نیز اهمیت می دهند. رهبرانی که تصمیمات خود را بر اساس ارزش های انسانی، مسئولیت های اجتماعی و پایداری محیطی بنا می کنند، ارتباطی عمیق تر و معنادارتر با مشتریان خود برقرار می کنند. وقتی مشتری احساس کند که با خرید از شما، در حال حمایت از یک هدف بزرگتر است، وفاداری او از یک رابطه معاملاتی به یک رابطه احساسی و ارزشی ارتقا می یابد.

چگونه رهبران برند را در ذهن مشتری تثبیت می کنند؟

آینده رهبری کسب و کار

دنیای کسب و کار به سرعت در حال تحول است و نقش رهبری نیز همراه با آن تکامل می یابد. رهبران فردا باید خود را برای چالش ها و فرصت های جدیدی آماده کنند. آن ها باید در هدایت تیم های دورکار و ترکیبی مهارت پیدا کنند، از هوش مصنوعی و تحلیل داده ها برای تصمیم گیری های هوشمندانه تر بهره ببرند و بیش از هر زمان دیگری بر روی مهارت های نرم مانند همدلی، همکاری و سازگاری سرمایه گذاری کنند. رهبری در آینده کمتر به فرماندهی و کنترل و بیشتر به توانمندسازی و ایجاد شبکه های همکاری خلاقانه شباهت خواهد داشت. رهبرانی که امروز بر روی توسعه این مهارت ها تمرکز می کنند، کسانی هستند که فردا سازمان های موفق و پایدار را خواهند ساخت.

درخواست مشاوره

مقالات مرتبط
ثبت دیدگاه
ارسال دیدگاه
عسل قیطاسی
1403/12/10
پاسخ دهید

خیلیا فکر می کنن رهبری کسب و کار فقط یعنی مدیریت، ولی به نظرم خیلی فراتر از اینه. شما چطور فکر می کنید؟

تیم تحریریه
1403/12/14

کاملا درسته! مدیریت یعنی سازماندهی کارها، ولی رهبری یعنی الهام بخشی، ایجاد چشم انداز و هدایت تیم به سمت موفقیت. یه مدیر می تونه رهبر نباشه، ولی یه رهبر واقعی حتما توانایی مدیریت هم داره.

فاطمه آل احمد
1403/12/13
پاسخ دهید

به نظرتون یه رهبر خوب تو کسب و کار باید بیشتر روی انگیزه دادن به تیم تمرکز کنه یا تصمیم گیری های استراتژیک؟

تیم تحریریه
1403/12/14

هر دوش مهمه! یه رهبر باید بتونه تیمش رو با انگیزه نگه داره، ولی اگه تصمیم های درستی نگیره، انگیزه هم فایده ای نداره. ترکیب این دو عامل باعث موفقیت یه کسب و کار می شه.

امیررضا حسینی
1403/12/27
پاسخ دهید

انواع رهبری کسب و کار چیه و کدومشون برای استارتاپ ها بهتر جواب می ده؟

تیم تحریریه
1404/01/18

انواع مختلفی از رهبری وجود داره، مثل رهبری تحول گرا، رهبری مشارکتی و رهبری اقتدارگرا. برای استارتاپ ها، رهبری تحول گرا معمولا بهترین گزینه است، چون این نوع رهبری به نوآوری و تغییرات سریع کمک می کنه و می تونه تیم رو به سمت اهداف بلندمدت هدایت کنه. البته، هر استارتاپ باید با توجه به شرایط خودش نوع رهبری مناسب رو انتخاب کنه.

سمیرا نیکو
1404/01/12
پاسخ دهید

رهبری کسب و کار چه تاثیری روی فرهنگ سازمانی داره؟ آیا می تونه باعث تغییرات مثبت بشه؟

تیم تحریریه
1404/01/18

بله، رهبری کسب و کار می تونه تاثیر زیادی روی فرهنگ سازمانی داشته باشه. یک رهبر خوب می تونه ارزش ها و اصول مثبت رو در سازمان نهادینه کنه و باعث ایجاد محیطی حمایتی و خلاق بشه. این تغییرات مثبت می تونن به افزایش رضایت کارکنان و بهبود عملکرد کلی سازمان منجر بشن.

مهسا داوودی
1404/02/11
پاسخ دهید

من تازه یه تیم کوچیک راه انداختم، ولی حس می کنم بعضی وقتا نمی دونم باید چطور رفتار کنم تا نقش یه رهبر واقعی داشته باشم. راهکاری دارید؟

تیم تحریریه
1404/02/15

رهبر بودن یعنی اینکه شفاف حرف بزنی، قابل اعتماد باشی و به تیمت انگیزه بدی. لازم نیست همه جواب ها رو بدونی، مهم اینه که بتونی با تیم کارت همفکری و همراهی داشته باشی. سعی کن بیشتر گوش بدی، بازخورد بگیری و تصمیماتتو با فکر و شجاعت بگیری. کم کم نقش رهبریت قوی تر می شه.

شروین احمدی
1404/02/14
پاسخ دهید

به نظرتون رهبری ذاتیه یا می شه یادش گرفت؟ چون بعضیا خیلی راحت آدمارو با خودشون همراه می کنن، ولی بعضیا هر کاری می کنن نمی تونن تاثیرگذار باشنن

تیم تحریریه
1404/02/15

بعضی ویژگی های رهبری ممکنه تو شخصیت آدم ها به صورت طبیعی وجود داشته باشه، ولی خبر خوب اینه که مهارت های رهبری کاملا قابل یادگیریه. با تمرین، بازخورد گرفتن و آموزش، هر کسی می تونه یه رهبر موثر بشه. رهبری فقط به کاریزما نیست، بلکه به توانایی گوش دادن، تصمیم گیری و الهام بخشی هم برمی گرده.

آرش کریمی
1404/03/04
پاسخ دهید

چطور یه رهبر می تونه تو شرایط بحرانی، تیمش رو آروم نگه داره و بهشون امید بده؟ فکر کنم تو این شرایط خیلی سخته.

تیم تحریریه
1404/03/19

این یکی از بزرگترین چالش ها و مهم ترین وظایف یک رهبره. تو شرایط بحرانی، یه رهبر می تونه با این کارها تیمش رو آروم نگه داره و بهشون امید بده:
• شفافیت و صداقت: حتی اگه خبر بد باشه، باید با صداقت کامل وضعیت رو توضیح بده. این باعث ایجاد اعتماد می شه.
• حفظ آرامش: اگه رهبر خودش مضطرب باشه، این استرس به تیم هم منتقل می شه. رهبر باید نشون بده که کنترلی روی اوضاع داره.
• ارتباط مداوم: صحبت کردن منظم با تیم، گوش دادن به نگرانی هاشون و پاسخ دادن به سوالات، بهشون حس امنیت می ده.
• تمرکز بر راه حل: به جای تمرکز روی مشکل، روی پیدا کردن راه حل ها و اقدامات بعدی تمرکز کنه و تیم رو هم به این سمت سوق بده.
• یادآوری ارزش ها و اهداف: یادآوری اینکه برای چه چیزی تلاش می کنن و ارزش های اصلی کسب و کار چیه، بهشون انگیزه و هدف می ده.
• حمایت و همدردی: نشون بده که درک می کنه شرایط سخته و کنار تیمشه.
رهبر باید الهام بخش باشه و به تیم نشون بده که با همکاری و تلاش جمعی، می تونن از این بحران عبور کنن.

پگاه رضایی
1404/03/17
پاسخ دهید

به نظرتون رهبر یه کسب و کار باید حتما از همه بخش ها سر در بیاره؟ یا کافیه که فقط تو تصمیم گیری های کلان قوی باشه؟

تیم تحریریه
1404/03/19

یه رهبر موفق لزوما نباید متخصص همه حوزه ها باشه. اتفاقا تلاش برای تسلط بر همه جزئیات می تونه باعث فرسودگی و کاهش کارایی بشه. نقش اصلی یه رهبر دید کلان داشتن، توانایی تصمیم گیری های استراتژیک و ایجاد تیمیه که متخصصین قوی تو حوزه های مختلف داره. رهبر باید بتونه این تیم رو هدایت و هماهنگ کنه، بهشون اعتماد کنه و فضای مناسبی برای رشد و خلاقیت فراهم کنه. مهم اینه که رهبر دید کافی نسبت به عملکرد کلی کسب و کار و نحوه ارتباط بخش ها با هم داشته باشه.

نیما احمدیان
1404/04/06
پاسخ دهید

من بیشتر وقتا موقع تصمیم گیری های سخت، حس می کنم اگه خودم وارد عمل نشم، کار درست پیش نمی ره. ولی خب اینطوری انگار تیمم رو از روند تصمیم گیری کنار می ذارم. راهی هست که هم نظر تیم رو بدونم، هم سریع تصمیم بگیرم؟

تیم تحریریه
1404/04/12

این دو تا الزاما با هم در تضاد نیستن. یه رهبر خوب می تونه فضای مشارکت رو ایجاد کنه، ولی در عین حال مسئولیت تصمیم نهایی رو خودش بپذیره. راهش اینه که تو مراحل اولیه از تیم بازخورد بگیری، نظرات مختلف رو بشنوی، و بعد با در نظر گرفتن همه جوانب، تصمیم نهایی رو بگیری. اینطوری هم حس مشارکت تیم حفظ می شه، هم روند تصمیم گیری کند نمی شه.

الهام زارعی
1404/04/11
پاسخ دهید

من یه تیم دارم که هر کدوم شخصیت خیلی متفاوتی دارن. یکی خیلی پرانرژیه، یکی آروم و دقیق، یکی دیگه انتقادیه. نمی دونم باید یه سبک رهبری ثابت داشته باشم یا با هر کدوم متفاوت برخورد کنم؟

تیم تحریریه
1404/04/12

اتفاقا یکی از ویژگی های رهبران انعطاف پذیر اینه که بدونن با هر فرد چطور تعامل کنن. سبک رهبری خشک و یک دست ممکنه بعضی از اعضای تیم رو دلسرد کنه. بهتره یه چارچوب کلی برای تیم داشته باشی، ولی تو برخورد فردی، شخصیت و نیاز هر عضو رو در نظر بگیری. این باعث می شه افراد حس دیده شدن داشته باشن و راحت تر باهات ارتباط بگیرن.

رویا کمالی
1404/05/20
پاسخ دهید

من به تازگی تو شرکتمون سرپرست تیمی شدم که تا ماه پیش خودم هم عضوی از همون تیم بودم. چطور می تونم مرز بین صمیمیت قبلی و جایگاه جدیدم رو مدیریت کنم که نه بچه ها حس کنن خودم رو می گیرم و نه اقتدارم زیر سوال بره؟

تیم تحریریه
1404/06/02

این یکی از چالش برانگیزترین موقعیت ها برای یک رهبر جدیده. بهترین کار اینه که یک جلسه شفاف با تیم بذاری و در مورد همین موضوع صحبت کنی. بهشون بگو که رفاقت ها سر جاشه ولی نقش ها تغییر کرده. مهم تر از همه، ثبات داشته باش. قوانینی که تعیین می کنی باید برای همه یکسان باشه، حتی دوستای صمیمی تر. به جای استفاده از قدرت جایگاهت، سعی کن با تصمیم های درست و حمایت از تیم، احترامشون رو جلب کنی.

مرتضی صالحی
1404/05/28
پاسخ دهید

یکی از سخت ترین بخش های رهبری برای من، بازخورد دادنه. مخصوصا وقتی یکی از بچه ها کارش رو خوب انجام نداده. چطور می شه هم انتقاد کرد و هم کاری کرد که طرف انگیزش رو از دست نده و حس نکنه بهش حمله شده؟

تیم تحریریه
1404/06/02

این دغدغه نشون می ده که شما به تیم تون اهمیت می دید و این خودش اولین قدمه. یک تکنیک خوب، «بازخورد ساندویچی» هست. اول با یک نکته مثبت و واقعی شروع کن، بعد مشکل اصلی رو به صورت شفاف و با تمرکز بر «رفتار» و نه «شخصیت» فرد بیان کن (مثلا بگو گزارش دیر تحویل داده شد به جای تو بی نظمی) و در آخر با یک راهکار یا جمله مثبت و امیدوارکننده تمومش کن. اینطوری فرد راحت تر بازخورد رو می پذیره.

keyboard_arrow_up
طراحی و توسعه توسط