تحلیل کسب و کار چیست؟

درخواست مشاوره

تحلیل کسب و کار چیست؟

تحلیل کسب‌و‌کار

تصمیم گیری بر اساس حدس و گمان یا تجربیات گذشته، دیگر برای موفقیت کافی نیست. سازمان ها برای بقا و رشد، نیازمند یک قطب نمای دقیق هستند که مسیر را در میان انبوه داده ها، فرآیندهای پیچیده و نیازهای متغیر بازار نشان دهد. این قطب نما، تحلیل کسب و کار (Business Analysis) نام دارد. تحلیل کسب و کار، یک رشته تخصصی است که مانند پلی بین وضعیت فعلی یک سازمان و چشم انداز آینده آن عمل می کند.

بسیاری تحلیل کسب و کار را با گزارش گیری ساده یا حل مشکلات فنی اشتباه می گیرند، اما این حوزه بسیار فراتر از این هاست. این رشته، ترکیبی از هنر و علم است که به سازمان ها کمک می کند تا نیازهای واقعی خود را درک کنند، مشکلات ریشه ای را شناسایی نمایند و راه حل هایی را طراحی و اجرا کنند که ارزش واقعی و پایدار ایجاد می کنند. در این راهنمای جامع، ما از تعاریف ابتدایی عبور کرده و شما را با ابزارها، تکنیک ها و مهم تر از همه، استراتژی های فکری پیشرفته ای آشنا می کنیم که یک تحلیلگر کسب و کار را به یک دارایی استراتژیک برای هر سازمانی تبدیل می کند.

تحلیل کسب و کار به زبان ساده

تحلیل کسب و کار (BA) فرآیندی برای شناسایی نیازهای کسب و کار و یافتن راه حل برای مشکلات آن است. این راه حل ها می توانند شامل توسعه یک نرم افزار جدید، بهبود یک فرآیند سازمانی، تغییر در سیاست های شرکت یا طراحی یک استراتژی بازاریابی نوین باشند. تحلیلگر کسب و کار مانند یک کارآگاه و معمار عمل می کند:

ابتدا با تحقیق و بررسی دقیق، مشکل اصلی را کشف می کند (نه فقط علائم آن را) و سپس با طراحی یک نقشه دقیق، بهترین و کارآمدترین راه حل را برای رفع آن ارائه می دهد. در واقع، تحلیل کسب و کار تضمین می کند که سازمان منابع ارزشمند خود (زمان، پول و نیروی انسانی) را بر روی پروژه هایی سرمایه گذاری کند که بیشترین بازدهی و هم راستایی را با اهداف استراتژیک آن دارند.

تحلیل کسب و کار چیست؟ انواع تکنیکهای مختلف

تفاوت بین تحلیل کسب و کار و بیزینس کوچینگ

این دو حوزه اغلب با یکدیگر اشتباه گرفته می شوند، در حالی که تمرکز و رویکرد کاملا متفاوتی دارند.

  • تحلیل کسب و کار (Business Analysis): بر روی سیستم ها، فرآیندها و داده ها تمرکز دارد. هدف آن تشخیص مشکلات ساختاری و ارائه راه حل های مشخص و قابل اجراست. یک تحلیلگر، وضعیت را ارزیابی کرده و یک «نسخه» یا «نقشه فنی» برای بهبود ارائه می دهد. خروجی کار او معمولا مستندات، نیازمندی ها و مدل های فرآیندی است.
  • بیزینس کوچینگ (Business Coaching): بر روی افراد، رهبران و تیم ها تمرکز دارد. هدف آن توسعه مهارت ها، تغییر ذهنیت و باز کردن پتانسیل افراد برای یافتن راه حل های خودشان است. یک کوچ به شما ماهی نمی دهد، بلکه ماهیگیری یاد می دهد. خروجی کار او، یک رهبر توانمندتر یا یک تیم با عملکرد بهتر است.

به طور خلاصه، تحلیلگر کسب و کار «چه چیزی» و «چگونه» را برای سازمان مشخص می کند، در حالی که بیزینس کوچ به «چه کسی» (رهبر) کمک می کند تا توانایی های خود را برای هدایت سازمان به سمت اهدافش افزایش دهد.

ادامه مطلب  بازاریابی تلفنی اصول و تکنیک های موفقیت در آن

با مهم‌ترین تکنیک های تحلیل کسب و کار آشنا شویم

تحلیلگر کسب و کار کیست و چه وظایفی بر عهده دارد؟

تحلیلگر کسب و کار (Business Analyst) فردی است که مسئولیت درک ساختار، سیاست ها و عملیات یک سازمان را بر عهده دارد تا بتواند راه حل هایی را برای دستیابی به اهداف آن توصیه کند. او یک مترجم، یک دیپلمات و یک حل کننده مسئله است که بین بخش های مختلف سازمان مانند مدیریت، IT، بازاریابی و فروش ارتباط برقرار می کند.

بررسی رفتار مصرف کننده و داده های بازار

یکی از اولین وظایف تحلیلگر، نگاه به بیرون از سازمان است. او با استفاده از ابزارهای تحلیل داده، گزارش های تحقیقات بازار و بازخورد مشتریان، روندهای بازار، فعالیت های رقبا و الگوهای رفتاری مصرف کنندگان را بررسی می کند. این اطلاعات به سازمان کمک می کند تا فرصت های جدید را شناسایی کرده و از تهدیدهای احتمالی آگاه شود.

BA به چه معناست و تحلیل‌گر کسب و کار به چه کسی می‌گویند

ارزیابی ساختار سازمانی و سیاست های شرکت

تحلیلگر سپس به درون سازمان نگاه می کند. او فرآیندهای کاری، گردش اطلاعات، ساختار سلسله مراتبی و سیاست های داخلی را به دقت بررسی می کند تا گلوگاه ها (Bottlenecks)، ناکارآمدی ها و کارهای تکراری و بیهوده را پیدا کند. هدف او پاسخ به این سوال است: «آیا ما کارها را به بهترین شکل ممکن انجام می دهем؟»

مستندسازی و ارائه راهکارهای بهبود عملکرد

این بخش هسته اصلی کار یک تحلیلگر است. پس از شناسایی مشکل، او نیازمندی های لازم برای راه حل را به صورت دقیق و شفاف مستند می کند (مانند Business Requirements Document – BRD). سپس با استفاده از تکنیک های مدل سازی، یک یا چند راه حل پیشنهادی را طراحی کرده و مزایا، معایب و هزینه های هر یک را به مدیران و ذی نفعان ارائه می دهد تا بتوانند تصمیمی آگاهانه بگیرند.

تجزیه و تحلیل کسب و کار

همکاری با مدیران پروژه و ذی نفعان مهم

یک تحلیلگر به تنهایی کار نمی کند. او به عنوان یک نقطه اتصال مرکزی، با مدیران پروژه برای اطمینان از اجرای صحیح راه حل، با تیم فنی برای ترجمه نیازمندی های کسب و کار به زبان فنی، و با مدیران ارشد برای هم راستا نگه داشتن پروژه با اهداف کلان سازمان، همکاری تنگاتنگی دارد. مهارت های ارتباطی قوی در این نقش مهم است.

 

ابزارها، تکنیک ها و شاخص های مهم در تحلیل کسب و کار

مهم ترین ابزارها و تکنولوژی های مورد نیاز

یک تحلیلگر مدرن از مجموعه ای از ابزارها برای افزایش دقت و سرعت کار خود استفاده می کند. این ابزارها به چند دسته اصلی تقسیم می شوند:

  • ابزارهای مدل سازی و دیاگرام: نرم افزارهایی مانند Microsoft Visio و Lucidchart برای ترسیم فرآیندهای کسب و کار (BPMN)، نمودارهای گردش کار و معماری سیستم.
  • ابزارهای مدیریت نیازمندی ها: پلتفرم هایی مانند Jira و Confluence برای ثبت، ردیابی و مدیریت نیازمندی های پروژه در طول چرخه عمر آن.
  • ابزارهای تحلیل داده و هوش تجاری (BI): ابزارهایی مانند SQL برای کار با پایگاه داده، Excel برای تحلیل های عمومی، و Tableau یا Power BI برای مصورسازی داده ها و ساخت داشبوردهای مدیریتی.

 ابزارها و تکنولوژی های مورد نیاز برای تحلیل کسب و کار

نقش داده ها در تصمیم گیری

در گذشته، تصمیمات بر اساس نمونه های کوچک داده یا شهود مدیران گرفته می شد. امروزه، با ظهور داده های کلان (Big Data)، تحلیل کسب و کار متحول شده است. تحلیلگران می توانند با بررسی حجم عظیمی از داده ها، الگوهای پیچیده ای را کشف کنند که قبلا قابل مشاهده نبودند. این امر به سازمان ها اجازه می دهد تا رفتار مشتریان را پیش بینی کنند، فرآیندها را به صورت پویا بهینه کنند و استراتژی های خود را بر اساس شواهد محکم و داده محور بنا کنند.

ادامه مطلب  تحلیلگر کسب و کار کیست؟ ویژگی ها و وظایف

اهمیت داده های کلان در استراتژی های کسب و کار

شاخص های مهم عملکرد (KPIs) برای ارزیابی موفقیت

یک راه حل خوب، راه حلی است که بتوان موفقیت آن را اندازه گیری کرد. بخشی از وظیفه تحلیلگر، تعریف شاخص های مهم عملکرد (KPIs) برای هر پروژه است. این شاخص ها معیارهای مشخص و قابل سنجشی هستند که نشان می دهند آیا راه حل پیاده سازی شده به اهداف مورد نظر خود رسیده است یا خیر. برای مثال، اگر هدف بهبود فرآیند فروش آنلاین باشد، KPIها می توانند شامل «نرخ تبدیل»، «میانگین ارزش هر سفارش» و «نرخ رها کردن سبد خرید» باشند.

استفاده از مدل های ذهنی در تحلیل کسب و کار

نقش مدل های ذهنی در تحلیل کسب و کار

اینجاست که تفاوت بین یک تحلیلگر معمولی و یک تحلیلگر استراتژیک مشخص می شود. بهترین تحلیلگران فقط به ابزارها و تکنیک ها مسلط نیستند؛ آن ها از مدل های ذهنی (Mental Models) قدرتمندی برای تفکر استفاده می کنند.

مدل ذهنی چیست و چگونه به تحلیلگر جهت می دهد؟

مدل ذهنی، یک چارچوب یا یک «نقشه» در ذهن ماست که نحوه کارکرد جهان را برای ما توضیح می دهد. این مدل ها بر نحوه درک ما از اطلاعات، نحوه شناسایی مشکلات و نوع راه حل هایی که به ذهنمان می رسد، تاثیر عمیقی دارند. برای مثال، اگر مدل ذهنی شما این باشد که «کارکنان ذاتا تنبل هستند»، همیشه به دنبال راه حل هایی مبتنی بر کنترل و نظارت بیشتر خواهید بود. اما اگر مدل ذهنی شما این باشد که «کارکنان با داشتن استقلال، شکوفا می شوند»، راه حل های شما مبتنی بر توانمندسازی و تفویض اختیار خواهد بود.

00:00
00:00
1x
0.5x 0.75x 1x 1.25x 1.5x 1.75x 2x

کاربرد تفکر سیستمی و مدل های ذهنی در تحلیل استراتژیک

یکی از قدرتمندترین مدل های ذهنی برای یک تحلیلگر، تفکر سیستمی (Systems Thinking) است. این رویکرد به جای تمرکز بر اجزای منفرد یک مشکل، به کسب و کار به عنوان یک سیستم پیچیده و به هم پیوسته نگاه می کند. تحلیلگری که تفکر سیستمی دارد، می داند که تغییر در یک بخش (مثلا کاهش قیمت محصول) می تواند اثرات پیش بینی نشده ای بر بخش های دیگر (مانند کاهش حاشیه سود، افزایش فشار بر تیم پشتیبانی و تغییر در درک مشتری از کیفیت برند) داشته باشد. این دیدگاه کل نگر از ارائه راه حل های سطحی که یک مشکل را حل کرده و ده مشکل دیگر ایجاد می کنند، جلوگیری می کند.

چالش ها و محدودیت های تکیه بر مدل های ذهنی

بزرگترین خطر، وابستگی ناآگاهانه به یک مدل ذهنی قدیمی یا ناقص است. ذهن ما تمایل دارد اطلاعاتی را ببیند و بپذیرد که مدل های ذهنی موجود ما را تأیید می کنند (سوگیری تأییدی – Confirmation Bias). یک تحلیلگر بزرگ باید این توانایی را داشته باشد که مدل های ذهنی خود را زیر سوال ببرد و در صورت لزوم آن ها را به روزرسانی یا به طور کامل جایگزین کند.

ادامه مطلب  تبلیغات هدفمند چیست؟ آشنایی با کاربردها و نحوه اجرای آن

راه های تقویت و توسعه مدل های ذهنی تحلیلی

  • مطالعه گسترده: مطالعه در زمینه های مختلفی مانند روانشناسی، اقتصاد، جامعه شناسی و تاریخ، جعبه ابزار مدل های ذهنی شما را غنی می کند.
  • تفکر از اصول اولیه (First Principles Thinking): به جای پذیرش فرضیات رایج، مسائل را به بنیادی ترین حقایق آن تجزیه کرده و از آنجا راه حل خود را بسازید.
  • یادگیری درباره سوگیری های شناختی: آگاهی از تله های ذهنی رایج به شما کمک می کند تا از آن ها دوری کنید.
  • جستجوی دیدگاه های مخالف: فعالانه به دنبال افرادی بگردید که با شما مخالف هستند تا بتوانید نقاط کور دیدگاه خود را ببینید.

نقش آموزش و خودآگاهی در شکل گیری مدل های ذهنی

چالش های رایج

چالش های رایج در پیاده سازی تحلیل کسب و کار عبارتند از:

چالش های مرتبط با داده و ابزار

کیفیت پایین داده ها (داده های نادرست، ناقص یا قدیمی) می تواند کل فرآیند تحلیل را بی اعتبار کند. این اصل با عنوان ورودی بی ارزش، خروجی بی ارزش (Garbage In, Garbage Out) شناخته می شود. همچنین، وجود داده ها در سیلوهای اطلاعاتی جدا از هم در سازمان، دسترسی به یک دیدگاه جامع را دشوار می کند.

چالش های فرهنگی و هم راستاسازی با سازمان

بزرگترین مانع در مسیر تحلیل کسب و کار، مقاومت در برابر تغییر است. اگر فرهنگ یک سازمان مبتنی بر داده محوری نباشد و مدیران همچنان بر اساس شهود شخصی تصمیم بگیرند، بهترین تحلیل ها نیز بی فایده خواهند ماند. جلب حمایت و اعتماد ذی نفعان با اولویت های متفاوت، یکی از مهم ترین مهارت های نرم یک تحلیلگر است.

چالش های اجرایی و پیاده سازی استراتژی ها

فاصله بین یک تحلیل بی نقص روی کاغذ و پیاده سازی موفق آن در دنیای واقعی بسیار زیاد است. کمبود منابع، ارتباطات ضعیف بین تیم ها و عدم مدیریت صحیح فرآیند تغییر، می تواند بهترین استراتژی ها را نیز با شکست مواجه کند.

آینده تحلیل کسب و کار

حوزه تحلیل کسب و کار به سرعت در حال تکامل است. هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشین (Machine Learning) به طور فزاینده ای برای خودکارسازی تحلیل های پیچیده و پیش بینی روندها به کار گرفته می شوند. ظهور ابزارهای سلف-سرویس BI باعث شده تا تحلیل داده از انحصار متخصصان خارج شده و در دسترس مدیران بیشتری قرار گیرد. در آینده، نقش تحلیلگر از یک «گزارش دهنده» به یک «مشاور استراتژیک» تغییر خواهد کرد که با استفاده از تکنولوژی های پیشرفته، به سازمان ها در مسیریابی در دنیای نامطمئن فردا کمک می کند.

نقش مدل های ذهنی در تحلیل استراتژیک

خدمات تخصصی تحلیل کسب و کار

درک و پیاده سازی اصول تحلیل کسب و کار می تواند یک چالش بزرگ باشد. اگر به دنبال آن هستید که با استفاده از یک رویکرد داده محور و استراتژیک، پتانسیل کامل کسب و کار خود را آزاد کنید، تیم متخصصان ما آماده است تا به شما کمک کند. ما با ارائه خدمات تخصصی تحلیل کسب و کار، از ارزیابی فرآیندهای فعلی شما تا طراحی و پیاده سازی راه حل های نوآورانه، در کنار شما خواهیم بود تا تصمیمات هوشمندانه تر و نتایج بهتری کسب کنید

درخواست مشاوره

مقالات مرتبط
ثبت دیدگاه
ارسال دیدگاه
محمد روستائی
1403/12/08
پاسخ دهید

برای تحلیل کسب و کار، حتما باید ابزارهای پیچیده استفاده کنیم یا روش های ساده تر هم جواب میدن؟

تیم تحریریه
1403/12/14

بستگی به نیاز کسب و کار داره. گاهی یه تحلیل ساده از داده های فروش یا رفتار مشتریا کلی اطلاعات مفید می ده. اما برای تحلیل های پیشرفته تر، ابزارهایی پیشرفته خیلی کمک می کنن.

هستی یاری نیا
1403/12/11
پاسخ دهید

تحلیل کسب و کار دقیقا چه کمکی به رشد یه شرکت می کنه؟ بعضیا میگن بیشتر وقت گیره تا مفید

تیم تحریریه
1403/12/14

تحلیل کسب و کار کمک می کنه تصمیمات هوشمندانه تر گرفته بشه و جلوی اشتباهات پرهزینه رو می گیره. اگه درست انجام بشه، باعث بهینه سازی فرایندها و افزایش سودآوری می شه، نه اینکه فقط وقت تلف کنه!

علی اکبری
1403/12/28
پاسخ دهید

تحلیل کسب و کار فقط به داده های مالی مربوط می شه یا جنبه های دیگه ای هم داره که باید بهشون توجه کرد؟

تیم تحریریه
1404/01/18

تحلیل کسب و کار فراتر از داده های مالیه. جنبه های مختلفی مثل رفتار مشتری، روند بازار و حتی فرهنگ سازمانی هم باید مورد بررسی قرار بگیره. این تحلیل ها به شرکت کمک می کنه تا تصویر جامع تری از وضعیت خودش داشته باشه و تصمیمات بهتری بگیره.

سارا حسینی
1404/01/12
پاسخ دهید

به نظرم تحلیل کسب و کار خیلی مهمه، اما همه شرکت ها به یک نوع تحلیل نیاز دارن یا هر شرکتی باید روش خاص خودش رو داشته باشه؟

تیم تحریریه
1404/01/18

تحلیل کسب و کار باید متناسب با نوع و اندازه شرکت انجام بشه. هر کسب و کار ویژگی ها و نیازهای خاص خودش رو داره، بنابر این ممکنه یک روش برای یک شرکت جواب بده و برای دیگری نه. مهم اینه که تحلیل ها به نیازهای خاص هر شرکت پاسخ بدن.

مهدیه طالبی
1404/02/11
پاسخ دهید

من همیشه فکر می کردم تحلیل کسب و کار یه چیزیه که فقط مدیرای سطح بالا باهاش سرو کار دارن. واقعا لازمه که یه تیم کوچیک یا حتی یه فروشگاه ساده هم به فکر تحلیل باشه؟

تیم تحریریه
1404/02/15

اتفاقا هر نوع کسب و کاری چه کوچیک چه بزرگ می تونه از تحلیل درست سود ببره. مثلا یه فروشگاه ساده اگه بدونه کدوم محصول بیشتر فروش می ره یا مشتریا بیشتر کی میان سر بزنه، می تونه تصمیمات خیلی بهتری بگیره. تحلیل الزما پیچیده و سنگین نیست، گاهی یه نگاه درست به داده های روزمره خودش کلی کمک می کنه.

رضا فرهمند
1404/02/14
پاسخ دهید

تحلیل کسب و کار با گزارش گرفتن فرق داره؟ چون ما هر ماه یه سری گزارش فروش داریم، نمی دونم این همونه یا یه چیز دیگه ست

تیم تحریریه
1404/02/15

گزارش گرفتن یه بخشی از تحلیله، ولی خود تحلیل یعنی اینکه اون داده ها رو تفسیر کنی، الگوها رو پیدا کنی و ازش نتیجه بگیری. صرفا اینکه بدونی چقدر فروختی خوبه، ولی اینکه بفهمی چرا اونقدر فروختی و چطور می تونی بهترش کنی، اونجاست که تحلیل وارد می شه. یعنی گزارش پایه ست، تحلیل تصمیم سازی می کنه.

میترا کریمی
1404/03/05
پاسخ دهید

برای شروع تحلیل کسب و کار از کجا باید شروع کنیم؟ اول باید اطلاعات جمع آوری کنیم یا اول هدف رو مشخص کنیم؟

تیم تحریریه
1404/03/19

برای شروع تحلیل کسب و کار، اولین و مهم ترین قدم، مشخص کردن هدف از تحلیله. بدون هدف، ممکنه تو دریایی از داده ها غرق بشید و هیچ نتیجه مفیدی به دست نیارید. مثلا آیا می خواهید فروش رو افزایش بدید؟ هزینه ها رو کم کنید؟ یا مشتری های جدید جذب کنید؟ بعد از اینکه هدف رو مشخص کردید، می دونید که چه نوع اطلاعاتی رو باید جمع آوری کنید و چطور اونها رو تحلیل کنید. پس هدف گذاری، نقطه شروع مهمه.

سعید قاسمی
1404/03/14
پاسخ دهید

تحلیل کسب و کار چقدر باید تکرار بشه؟ یعنی هر ماه یه بار لازمه یا هر چند وقت یه بار؟

تیم تحریریه
1404/03/19

اینکه تحلیل کسب و کار هر چند وقت یک بار باید انجام بشه، بستگی به سرعت تغییرات در صنعت و کسب و کار شما داره. برای بعضی از شاخص ها مثل فروش روزانه یا ترافیک وب سایت، ممکنه تحلیل روزانه یا هفتگی لازم باشه. اما برای تصمیمات استراتژیک تر، مثل برنامه ریزی برای ورود به بازار جدید یا تغییر مدل کسب و کار، ممکنه تحلیل فصلی یا سالانه کافی باشه. نکته مهم اینه که تحلیل ها باید به صورت مستمر و منظم انجام بشن تا بتونید به موقع به تغییرات واکنش نشون بدید و فرصت ها رو از دست ندید.

کیارش شفیعی
1404/04/05
پاسخ دهید

ما یه محصول جدید وارد بازار کردیم ولی اون طور که انتظار داشتیم استقبال نشد. چطور می تونیم با تحلیل درست بفهمیم مشکل از کجاست؟ طراحی، قیمت، تبلیغات یا چیز دیگه؟

تیم تحریریه
1404/04/12

اینجا دقیقا همون جاییه که تحلیل کسب و کار می تونه خیلی کمک کننده باشه. باید داده ها رو از چند زاویه بررسی کنین: بازخورد مشتریا، نرخ کلیک روی تبلیغات، نرخ تبدیل، حتی مسیر حرکت کاربر تو سایت یا شبکه های اجتماعی. وقتی این داده ها کنار هم قرار بگیره، می تونین تشخیص بدین دقیقا کجا افت عملکرد دارین. خیلی وقتا مشکل تو نقطه ایه که اصلا انتظارش رو ندارین.

فرناز راد
1404/04/10
پاسخ دهید

تو تیم ما معمولا برداشت های مختلفی از وضعیت بازار داریم. بعضیا خیلی خوشبین ان، بعضیا بدبین. تحلیل کسب و کار می تونه کمک کنه تصمیم هامون کمتر سلیقه ای باشه؟

تیم تحریریه
1404/04/12

دقیقا یکی از نقش های اصلی تحلیل همینه. وقتی تصمیم ها فقط بر اساس احساس یا تجربه شخصی گرفته بشن، ممکنه دقتشون پایین بیاد. تحلیل داده محور باعث می شه همه اعضای تیم یه مبنای مشترک برای گفتگو و تصمیم گیری داشته باشن. اینطوری اختلاف نظرها هم منطقی تر و هدفمندتر پیش می ره، چون بحث دیگه روی «حدس» نیست، روی شواهده.

شبنم محمودی
1404/05/21
پاسخ دهید

من می تونم کلی نمودار و گزارش از داده ها دربیارم، ولی مشکلم اینه که چطور نتایج رو به بقیه اعضای تیم یا مدیرم ارائه بدم که براشون قابل فهم باشه و حوصله شون سر نره؟ بیشتر وقتا تو جزئیات فنی گم می شن.

تیم تحریریه
1404/06/02

این مهارت به اندازه خود تحلیل مهمه. به جای نشون دادن صرف داده، سعی کن یه «داستان» تعریف کنی. مثلا به جای گفتن «نرخ تبدیل ۳ درصد افت کرده»، بگو «تحلیل نشون می ده مشتریان بیشتری به سبد خرید سر می زنن ولی خرید رو نهایی نمی کنن، شاید فرآیند پرداخت پیچیده ست». همیشه هر تحلیلی رو با یک یا دو «پیشنهاد عملی» تموم کن. اینطوری همه متوجه می شن نتیجه تحلیل شما چطور قراره به کسب و کار کمک کنه.

وحید نادری
1404/05/30
پاسخ دهید

ما تو شرکت مون خیلی داده های دقیق و منظمی نداریم. یه سری اطلاعات تو اکسل هست، یه سری تو نرم افزار حسابداری... با این داده های پراکنده و گاهی ناقص هم می شه تحلیل درستی انجام داد یا اول باید چند ماه وقت بذاریم همه چی رو مرتب کنیم؟

تیم تحریریه
1404/06/02

وحید جان، این مشکل خیلی از کسب و کارهاست و نباید شما رو متوقف کنه. به جای اینکه منتظر داده های بی نقص باشید، از همین اطلاعات موجود شروع کنید. حتی داده های ناقص هم می تونن روندهای کلی رو به شما نشون بدن. خود فرآیند تحلیل به شما کمک می کنه بفهمید چه داده هایی مهم ترن و در آینده باید اون ها رو دقیق تر جمع آوری کنید. پس شروع کنید، کمال گرایی رو کنار بذارید.

میثم سلمانی
1404/08/20
پاسخ دهید

ما انقدر درگیر جمع کردن داده و تحلیل شدیم که عملاً هیچ تصمیمی نمی‌گیریم و همش حس می‌کنیم اطلاعات کمه. راه حل چیه؟

تیم تحریریه
1404/09/09

به این حالت میگن «فلج تحلیل»! یادت باشه هیچ‌وقت اطلاعات ۱۰۰ درصد کامل نمیشه. یه زمان مشخص تعیین کن و با همون تحلیل‌هایی که تا الان داری اقدام کن؛ مسیر رو میشه در حین حرکت اصلاح کرد.

سمیرا بهرامی
1404/08/22
پاسخ دهید

چطور می‌تونیم رقبامون رو دقیق تحلیل کنیم وقتی به آمار فروش و اطلاعات داخلی‌شون دسترسی نداریم؟

تیم تحریریه
1404/09/09

لازم نیست حتما دفاترشون رو ببینی! تحلیل رفتار اون‌ها تو شبکه‌های اجتماعی، خوندن نظرات مشتریاشون (مخصوصاً ناراضی‌ها)، بررسی کمپین‌ها و استراتژی قیمت‌گذاری‌شون، کلی اطلاعات ارزشمند و رایگان بهت میده.

keyboard_arrow_up
طراحی و توسعه توسط